نتایج جستجو برای عبارت :

چشم‌هایت را ببند و به سال ۱۴۹۸ فکر کن، به زمانی که دیگر نیستی! :)

امروز پسرم درس عجیبی به من داد.با مداد شمعی روی دیوار رو خط خطی و سیاه کرده بود. وقتی متوجه شدم صداش کردم و با تظاهر به ناراحتی گفتم که"عزیزم من اینجا چیزهای ناراحت کننده ای میبینم. به نظرت باید چکار کنم؟" خیلی خونسرد سری تکون داد و گفت:"خب پاکش کن. اگه پاک نمیشه چشماتو ببند!" به همین سادگی! تمام فلسفه آرامش رو در همین جمله کوتاه به من پر ادعا و تحصیلکرده یادآوری کرد و آموخت. "پاکش کن،اگه پاک نمیشه چشماتو ببند". و من فکر میکنم به تمام
هر چقدم به خودت برسیبآز به من نمیرسی 

آره بی ریامولی ریا نشه آرزوی خیلیام …

مـا اَز اوناشـیم کـِه↜یـِــه قَـدَم↝بَرامونْ بَرداری.. ➜بَرات ⇚دَربَســت⇛ میگـیریم..بِرِســے بِـــه خواســـتـِـه هات…✘

ﺍگه ﺍﺯ ﻣًــﻦ ﺧﻮﺷـــﺖ ﻧﻤﻴـﺎﺩﻣﻬـــﻢ ﻧﻴﺴــﺖــﻮﻥ ﻣــﻦ ﺃﺻﻼ ﺟﻮﺭﻯ ﺭﻓــﺘﺎﺭ ﻧﻤــﻴﻜﻨﻢﻛﻪ ﻫﺮ کســــیﺧﻮﺷـﺶ ﺑـﻴﺎﺩ !!!


به جای انگلیسی و آلمانی و فرانسه، برید زبون آدم زبون نفهم یاد بگیریددرسته سخت تره ولی این روزا کاربرد
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
مانی رهنما چشماتو ببند
دانلود آهنگ زیبای مانی رهنما بنام چشماتو ببند
پخش آنلاین و لینک دانلود پرسرعت آهنگ چشماتو ببند با صدای مانی رهنما
لینک مستقیم دانلود آهنگ ایرانی چشماتو ببند مانی رهنما با بالاترین کیفیت
دانلود آهنگ جدید مانی رهنما به نام چشماتو ببند
دانلود موزیک مانی رهنما بنام چشماتو ببند با لینک مستقیم و پخش آنلاین
آهنگ ایرانی مانی رهنما بنام چشماتو ببند
Mani Rahnama Cheshmato Beband
 
دانلود با کیفیت 320
Download
دانلود با کیفیت 128
Download
 
 
دانلود آهنگ هیراد به نام شب تولد
Download Music Hirad Shabe Tavalod
دانلود آهنگ شاد تولد از خواننده های معروف
دانلود آهنگ شاد شب تولد از هیراد
دانلود آهنگ مناسب تولد شاد و جدید
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
تکست و متن آهنگ هیراد شب تولد
شب تولد توئه تورو تماشات میکنم
بین یه دنیا آدمم دوباره پیدات میکنم
شمع هارو فوت کن و بخند ای آرزوی خوب من
هرچی که هست توی دلت دیگه فقط بگو به من
امشب مثل ماه شدی با اون چشای معرکه
یه لحظه چشماتو ببند تولدت مبار
امروز صبح اداره بودم و یکی از کارمندها بهم گفت چرا میخوای با فلانی کار کنی؟ باهاش سنگ‌هاتو وا بکن و قرارداد محکمی ببند!
ته دلم خالی شد ... قبلا به رییس گفته بودم قرارداد بنویسیم و گفتش بذار یه کم پیش بریم فعلا. و من دیگه چیزی نگفتم 
اصرار نمی‌خوام بکنم چون با نصف حقوق من افراد زیادی میان براش کار می‌کنن ،دور و برم زیادن از این آدم‌ها 
اینجا دو شیفت پونصد ششصد  حقوق می‌گیرن در حالیکه من هشت و نیم تا دوازده و نیم ساعت کاریم محسوب میشه فقط 
معلم
+وقتی دلت آسمون داشته باشه
چه تو چاهِ کنعان باشی
چه تو زندانِ هارون
آسمونِ آبی بالا سرتِ !
_از کجا این آسمونُ پیدا کنم مرتضی ؟
+فقط چشماتو باز کن ؛
تا آسمونِ چشمایِ صاحبتُ بالاسرت ببینی
زمین و آسمون از چشمای اون نور می‌گیرند پسر !
چشماتو رو خودت ببند ... ببند .

+مرتضی 
_مسلم 
#خداحافظ_رفیق
فکر میکنم این نارضایتی از زندگی و گیر کردن در سیکل معیوب استرس، خودسرزنش‌گری و استرس بیشتر همش ناشی از کم شدن کتاباییه که میخونم. الان دو ماه از سال جدید رفته من به یک دانه از برنامه‌های که داشتم نزدیک نشدم. چرا؟ چون تا نصفه شب دانشگاهم. کلا خروس‌خون میرم از خونه بیرون و بوق سگ برمی‌گردم. در این بین هم دارم وقت تلف می‌کنم رسما.
عنوان پست داره صد سال دیگه امروز رو نشون میده. جسم هممون پودر شده و تعداد قابل توجهیمون داریم تو آتیش جهنم جزغاله م
دانستنی؟
آیامیدانید؟ احتمال دارد درسال 6000میلادی علم به حدی پیشرفت كند كه خودرو ها دیگر استفاده نشوند و انسان توسط موج برروی زمین باسرعت بالا حركت كند!!!!!!!!!!
آیامیدانید؟ ترانزیستور قطعه ای الكترونیكی است كه توسط این قطعه انقلابی درجهان ایجادشد وباعث بوجود آمدن عصر اطلاعات وارتباطات شد.تمام وسایل الكترونیكی ارتباطی برای ایجاد ودریافت امواج ازاین قطعه استفاده میكنند.
آیامیدانید؟اگر از زمین فراتر وبسیار زیاد دور شویم  آسمان ها را به صورت
Ashvan
Bekhand
#Ashvan
اگه دلت گرفته
اگه که ناامیدی
اگه تو اوج سختی
بازم ادامه میدی
اگه دلشوره داری 
نمیخوابی انقدر که بیقراری
 نباید ناامید باشی
 چون تو خدارو داری
تو برو زیر بارون
 نگاه به این و اون نکن و 
دستتو بگیر رو به روی آسمون 
بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت 
فکر کن این باره آخره 
بگو که دوسش داری 
همیشه تا آخرش 
خندید توام بخند
کمک کن به کسی که محتاجه به نون شب 
حاضره بده واسه بچش حتی جونشم
زیر نور شمع 
تو آغوش هم 
اگه خندیدن تو هم بخند 
تو برو
ﻓﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺪ ﻭ ﺑﺬﺍﺭﺪ ﺟﻠﻮ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، ﺑﺒﻨﺪ ﻣﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻦ ﻓﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﻫﻤﻪ ﺨﺶ ﻨﻨﺪ؟
ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺮﺩﻡ، ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ و با همسرم ﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟ ﺍﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺴﺘ ﺍﻦ ﻓﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﻨﻨﺪ ﻌﻨ ﺧﻮﺏ ﻧﺴﺘ !
ﺍﻦ ﺗﻌﺮﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ،
یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺳﺮﺕ ﺑﺬﺍﺭ ﻭ ﺑِﺮَﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭ ﺑﺰﻧ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮ...
مستعمره شدن دیگرانعشق نام دارد...!پس من هرگز شعار استقلالسر نخواهم داد!
عهدنامه‌ی مفصل، پاریس،
گلستان و ترکمانچای و ژنو با من ببند
نه! اصلا بیا و در من مداخله نظامی کن...
اگر حکومت توبر این دل استبداد است پس درود بر دیکتاتور...!
امروز سربازای جدید رو پذیرش کردیم، قرار بود همشون زیر دیپلم باشند که خداروشکر کنسل شد و همش 3 تا زیر دیپلم داشتیم و بقیه دیپلم،میگن ارتش لحظه ای هستش یعنی همینبچه های خوبی به نظر میرسیدن تا ببینیم توی کار چی پیش میاد
ولی خب نمیدونم من خیلی عقب مونده هستم یا من دارم اشتباه میکنماینقدر که حرف های رکیک شده مث نقل و نبات بین همه که ادم بعضی وقتا فک میکنه مشکل از خودشه که خط قرمزش این چیزاس
پسره گنده یه جمله رکیک استفاده کرد و همه زدن زیر خندهگفتم
امروز به اتفاق خانواده رفته بودیم امام‌زاده برای زیارت. امام‌زاده‌های اینجا معمولا تنها نیستند. مردم معتقدند اگر مرده‌هایشان را نزدیک قبر و ضریح آن‌ها دفن کنند، شفاعت‌خواه عزیزانشان می‌شوند؛ به‌همین‌خاطر حیاط امام‌زاده‌ها معمولا پر از قبرهای کوچک و بزرگ است، پر از مردگانی که روزی مثل ما زنده بودند و درگیر قصه‌های خودشان. فکر کردن به این قصه‌ها همیشه ذهن مرا مشغول می‌کند و ماحصلش می‌شود نگاه کردن به قبرها بعد از زیارت.
امروز هم ط
عاقل شدم , دوباره که دیوانه ات شوم با پای خود شکار تو آمد سر کمند جان می دهم برای تو چون شمع و وقت صبح بر خویش دل نبندی و بر عشق دل ببند این جان که در هوای تو از تن بدر نرفت ساده ولی برای تو صد دل ز خویش کند افتاده ام به پای تو چون خاک در رهت مگذر ز من که خاک ز جایش شود بلند در قلب و نبض من به میان است پای عشق جان داده ام به خنده ات آرام تر بخند ... #الهام_ملک_محمدی
رگزنی نصرانی گوید روزی هنگام نماز ظهر امام عسگری ع مرا خواست   فرمود این این رگرا بزن و رگی بدست من داد که انرا از رگهاییکه زده میشود  نمیشناختم با خود گفتم امری شگفت تر از این ندیده ام بمن دستور میدهدهنگام  ظهر رگ بزنم در صورتیکه وقت رگ زدن  نیست و دیگر اینکه رگی را که نمیشناسم بمن مینماید  سپس فرمود در همین خانه منثظر باش  چون شب شد مرا خواست و فرمود خون را باز کن باز کردم سپس فرمود ببند بستم فرمود در همین خانه با
 
 
ش چون نصف شب شد مرا خواس
برای سعید یه تی شرت قرمز خریدم. گفتم چشمهاتو ببند تا تنت نکردم چشمهات رو باز نکن...یادم باشه این بار رفتم خرید برای پرهام پرستو هدیه بخرم. هدیه خریدن یه جور پیام دادن به آدمهاست؛ آهای! من حواسم بهت هست؛ برای تو وقت صرف میکنم این یعنی علاقه م واقعیت داره. 
 
  روز ازل عشق تو شد باعث پیدایش من
من خود طوفان و تو هم ساحل آرامش من 
 
هیچ عجب نیست که با دست خودت رام شدم
در بر و آغوش تو جا می شود آسایش من 
 
از دل و جانم زده ام تا که غمت بیش کنم 
چهره ام از گریه پر است این همه پیرایش من
 
لختی امانم بده ای دیده دمی پلک ببند 
سیل محبت به ره افتاده از این بارش من
 
با دل پر مهرت اگر بر سر من دست کشی
تا قد و بالای بلندت برسد دانش من 
 
صحبت خود نیست ولی با تو سخن ها دارم 
با خطر شورش چشمت چه کند سازش من ؟؟
دانلود آهنگ گلهای شمعدانی علی زند وکیلی0
دانلود آهنگ جدید
دانلود آهنگ علی زند وکیلی گلهای شمعدانیهمینک شنونده آهنگ زیبای * گلهای شمعدانی * با صدای دلنشین هنرمند محبوب و معروف ، علی زند وکیلی باشید.
دانلود آهنگ علی زند وکیلی با بهترین کیفیت (کیفیت 320) به همراه متن و پخش آنلاین از رسانه موزیکول
Download song by Ali Zand Vakili called Golhaye Shamdani With text , online playback and the best quality in musicol
20 مارس 20202 views0
ادامه و دانلود
دانلود آهنگ نا مهربون مهدی جهانی0
دانلود آهنگ جدید
دانلود
سکوت درمانی 
 
ﺳﻮﺕ ﻦ !..
ﻫﻨﺎﻣﻪ ﻧﻤﺪﺍﻧ ﻪ ﺑﻮ، ﻪ ﺎﺳﺦ ﺩﻫ ﻭ ﺎ ﻄﻮﺭ ﺑﻮ, ﻓﻘﻂ
ﺳﻮﺕ ﻦ!
ﺎﻫ ﻧﻔﺘﻦ ﺷﺮﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺳﺒ ﻣﻨﺪ ... ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻮﺕ ﻦ .
ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺳﻌ ﻦ ﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﺑﺮ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻧﺶ ﺩﺍﺭ، ﺳﻮﺕ ﻨ
ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫ ﺳﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﻦ ﻨﺪ ...
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻪ ﻧﻔﻬﻤﺪ ﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﺒﺖ ﺁﻣﺪ، ﺴ ﺭﺍ
ﻣﻘﺼﺮ ﻧﻦ, ﺳﻮﺕ ﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﻞِ ﺍﺻﻠ ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺁ
وصایت امیر المومنین علیه السلام آخرین واجب الهی
ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه روایت کرده است:
قال عمر بن أذینة: قالوا جمیعا غیر أبی الجارود - وقال أبو جعفر علیه السلام: وكانت الفریضة تنزل بعد الفریضة الأخرى وكانت الولایة آخر الفرائض، فأنزل الله عز وجل " الیوم أكملت لكم دینكم وأتممت علیكم نعمتی " قال أبو جعفر علیه السلام: یقول الله عز وجل: لا انزل علیكم بعد هذه فریضة، قد أكملت لكم الفرائض.
امام باقر علیه السلام فرمودند: واجبات یكى از پس دی
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
مادرم وقتی که عصبانی -و شاید دیوانه- می‌شد دستور می‌داد که لال شوم تا صدایم را نشوند. صدا و تصویر پدرم را به صورت واضح در ذهن دارم که می‌گفت «اصلا وقتی که حرف می‌زنی اعصابم می‌ریزه به هم!» اما حالا همه چیز فرق کرده؛ دوست دارند که با آن‌ها صحبت کنم. می‌خواهند به من نزدیک شوند و نمی‌دانند که چگونه. حالا من هم نسبت به هرکسی که سرد شوم تحمل صدایش را ندارم؛ حتی اگر قبلا از نظرم صدایش جذاب بوده باشد.
امروز یه مطلبی خواندم از اینستا ارگانیک مایندد که بنظرم خیلی جالب و ضروری بود:
تغییرات شخصیتی بسیار بسیار بسیار با کندی می‌توانند صورت بگیرند؛صبور باش.
هیچ راهی برای موفقیت نیست، جز بارها شکست.
قرار نیست در زندگی موفقیت آمیز هیچ اضطراب و استرسی نباشه، بلکه برعکس چالش های بیشتر و سخت تری در بر داره.
ﺳﻮﺕ ﻦ!..
ﻫﻨﺎﻣﻪ ﻧﻤﺪﺍنى ﻪ ﺑﻮیى، 
ﻪ ﺎﺳﺦ دهى ﻭ ﺎ ﻄﻮﺭ ﺑﻮیى 
ﻓﻘﻂ ﺳﻮﺕ ﻦ!
ﺎهى ﻧﻔﺘﻦ ﺷﺮﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺒ ﻣﻨﺪ... 
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻮﺕ ﻦ.
ﻭﻗﺘﻬﺎ سعى ﻦ ﺸﻤﺎﻧﺖ 
ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﺑﺮ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻧﺶ ﺩﺍﺭ، 
ﺳﻮﺕ کنى ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩهى ﺳﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﻦ ﻨﺪ...
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻪ ﻧﻔﻬﻤﺪ ﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﺒﺖ ﺁﻣﺪ، کسى ﺭﺍ
ﻣﻘﺼﺮ ﻧﻦ ﺳﻮﺕ ﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﻞِ ﺍصلى ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺁﺭﺍ
هیچ وقت نیمه شب های بارانیِ روزهای قرنطینه کتاب های موراکامی را نخوانید! همچین خطایی فقط از یک دیوانه سر می‌زند. تاثیرش از دیدن انیمه های ژاپنی وقتی سرماخوردی و یک لایه ی خاکستری روی همه ی خاطراتت نشسته هم بیشتر است. کتاب های موراکامی همان درِ رنگ و رو رفته ی تویِ کمدِ اتاق است که فقط بعضی شب های بارانی قفلش باز می‌شود و تو را میان یک سرزمین خاکستری، عجیب، زنده و شدیدا حزن انگیز رها می‌کند ... حالا چشم هایت را ببند و صدای چک چک باران روی روحت ر
در اعماق چمنزار، زیر درختِ بید
رختخوابی از چمن، بالشی لطیف و سبز
سرت را بگذار و چشمان خواب آلودت را ببند
وقتی دوباره چشمانت باز شدند، خورشید طلوع خواهد کرد
اینجا امن است، اینجا گرم است
اینجا گل های آفتابگردان محافظ تو خواهند بود
اینجا رویاها شیرینند و فردا آن ها را به واقعیت تبدیل می کند
اینجا جاییست که من تو را دوست دارم
«مسابقات عطش»
ﻭﻗﺘ ﻧﺎﺑﻨﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺎﺩﻩ‌ﺭﻭیی که ﺑﺎ ﻤ ﻣﻦ به ﺁﻥ ﺭﺳﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺮ می‌کردم ﻼ‌ﻫﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ به ﺍﻭ ﺳﻼ‌ﻡ ﺩﺍﺩﻡ! ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺑﺮﺍ ﺍﻭ ﻧﺒﻮﺩ که ﻼ‌ﻩ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺑﺮ می‌دﺍﺷﺘﻢ ﻮﻥ ﺍﻭ نمی‌توﺍﻧﺴﺖ ﺑﺒﻨﺪ.ﺲ ﺍﻦ ﺳﻼ‌ﻡ ﺧﻄﺎﺏ به که ﺑﻮﺩ؟ به ﺗﻤﺎﺷﺎﺮﺍﻥ! ﺍﺩﺍ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺲ ﺍﺯ ﺍﺟﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﺑﺪ ﻧﺴﺖ ﻧﻪ؟!
سقوط_ آلبر کامو
یارب ز شراب عشق سر مستم گن     در عشق خودت نیست کن و هستم کن 
از هرچه ز عشق خود تهیدستم کن      یکباره به بند عشق پا بستم کن
ای واقف اسرار صمیرهمه کس         در حالت عجزد ستگیر همه کس 
ازهرگنهم توبه ده و  عدرپزیز همه کس    ان کس که ببند گی قرارشباشد
بانیک و بد خلق چه کارشباشد        گر بنده اختیار در بانی کن
ان خوجه بود که اختیارش باشد         با داده حق گر تو راصی باشی
از همچو ویی کی متقاصی باشی     راصی شو خوشباش که یکهفته دور
مستقبلی اید که تو ما
و نیز ان حضرت ع فرمود چه بسا جوینده دنیا که بدان نرسیده و چه بسا کسانی که رسیده اند بدان واز و ازاو مفارقت کرده اند پس مبادا طلب دنیا تو را از کردارت باز دار.د و دنیارا از بخشنده و مالکش که خداست  بخواه چه بساحریص بر دنیا که دنیا اورا بخاک افکندهو بانچه از ان بدست اورده از اخرتش باز ماند ه تا اینکه عمرش سپری شده و مرگش در رسبده  و فرمود زندانی ان کس است که دنیا اورا از طلب اخرت ببند گرفتار کرده و بزندان خود افکنده است 
به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است
برای گریه شدن، آبشار هم خوب است
تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا؟
کمی خجالت از این انتظار هم، خوب است
اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا
ولی کشیدن ناز نگار هم، خوب است
مرا ببند که من، جای دیگری نروم
برای عبد فراری، حصار هم خوب است
هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است
کمی هوا وسط این غبار هم، خوب است
اگر که پای رکابت نشد شهید شوم
برای کشتن ما، زلف یار هم خوب است
اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد
امید آمدنت بر مزار هم، خوب است
آرزوی #شهادت فقط کافی نیست
به جنگ نفسمون بریم شهید می شیمسخته ولی وقتی بدونی رضای خدا تواین کاره همه سختی ها برا معشوق شیرینه
✅قدم اول به خدا امید داشته باش و نیت کن برای رضای خدا قراره بجنگی ✅قدم دوم عهد ببند با رفیق شهیدت حامی بزرگی برات میشه  ✅قدم بعدی یکی از کارای که خدا دوست نداره و انجام میدی بنویس مثلا دروغ حتی به شوخی هر شب قبل از خواب یه مرور کن ببین چقدر کنترل کردی☺️ نتونستی دوباره فردا از نو شروع کن خدا به تلاشت نگاه میکنه محاله ب
ﺳﺨﺖ ﺗﻼﺵ ﻨﺪ ﻭ ﺭﻫﺎ ﻨﺪ . ﺯﻥ ﺑﺎﺪ، ﻮﻝ ﺎﻓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ خانه ای ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩ ﺗﻬﻪ ﻨﺪﺣﺘ ﺍﺮ ﻧﺎﺯ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .یک ﺯن ﺑﺎﺪ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﺪﺍﺯ ﺷﻐﻠ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺩﻫﺪﺭﺍﺑﻄﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻨﺪ ﻭ ﺟﻠﻮ ﺩﻭﺳﺘ ﺩﺭ ﺑﺎﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻨﻪﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭﺳﺘ ﺷﺎﻥ ﺁﺳﺐ ﺑﺒﻨﺪ .ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻮﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻧﺪ ﻨﺪ، ﺣﺘ ﺍﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .ﺑﺎﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻪ ﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻪ ﺎﺭﻫﺎ
با یه لیوان چای عطردار هلو توی تاریکی تکیه دام به میز محل کارم و دارم به بهار پشت در شیشه ای خیابون نگاه میکنم هر چی بیشتر میگذره بیشتر تو خودم گم میشم
آروم وایسادم و دارم این ۶ماهی که گذشت و میبینم 
پیش خودم میگفتم تو این ۶ماه انقدرر تغییرای محسوس میبینم ک بیا و ببین
 اما حالا...همه چی کند پیش میره  ولی روزا دارن میدووَن و من....منم هیچی 
پیش خودم میگم بابا مگه الکیه؟ یهو همه چی‌بشه گل و بلبل؟!!! 
 همون قدری ک طول کشید تا عوضش کنی، زمان میبره تا
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم
کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم
مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین
تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم
می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست
راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم
قلاده ام ببند، بمانم کنار تو
بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم
شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد
هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم
می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی
دلگرمی ام امام زمان بوده از قدیم
من عاشق تمام ائمه شدم ولی
در سینه جای دوست سوا بوده از ق
  دانلود آهنگ اشوان – بخند

Download New Music Ashvan – Bekhand

 



 

دانلود آهنگ اشوان بخند


دانلود آهنگ اشوان بخند
 

متن آهنگ اشوان با نام بخند

 


اگه یه دیوونه یه فقیر بی خونه
تو اوج درد و رنجش میخنده میخونه
اگه تو اوج دردی خدا رو حس کردی پس بخند آره بخند
تو برو زیر بارون نگاه به این و اون نکن و دستتو بگیر رو به روی آسمون بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت فکر کن این باره آخره بگو که دوسش داری همیشه تا آخرش خندید توام بخند
تو برو زیر بارون نگاه به ای
امروز روز دفاع پروپوزال پایاننامه ام بود. البته کمی دیر شده و باید
زودتر از این انجام می دادم. فکر می کردم سخت گیری و بگیر ببند زیادی داشته
باشه و کلی روی آن کار کرده بودم مخصوصا دیشب که شب دفاع بود تا دیروقت
روی آن کار کردم. خوشبختانه زیاد سخت نگرفتند و بجز ایرادات جزئی با
پروپوزال موافقت شد.
امیدوارم هرچه زودتر جمع آوری دیتاها تکمیل شود و به نگارش برسم. واقعا
این پایاننامه مزخرفترین و بیهوده ترین کار در کشور ما است. وقت و هزینه و
انرژی آدم
 در این عالم چبزها ببند که عالم حسن و خیالوهم خارج است و در انجا جان اشیا ؟ وحقایق انهارابببندوبرای ان  عرض عریض و زمینه. پهناوری است که اغازش عالم انسان و سر انجامش عالم فرشتگان بلکه  برتر از ان است واو است معراج انسان چنانچه ان سه منزل پسترین منازل واسفل. سافلین است تا انجا که کوید و از اینجا دانسته شود که صدورکرامات از اولیا مور انکا نیست  در جمله  ولو لا انکم تذنبون فرماید این گفتار دلالت کند بر اینکه در این نوع از خلقت مصلحت بزرگی است زی
گاهی دست خودت را بگیر و به خرید برو!
برای آخر هفته ات برنامه ی سینما و تئاتر بچین!
خودت را به نوشیدن یک قهوه در کافه ای که دوست داری دعوت کن!
چشمانت را ببند و برای خودت یک موزیک آرام بگذار!
بیخیال ماشین و اتوبوس و مترو، مسیر تکراری هر روز را قدم بزن!
کتابی که دوست داری را به خودت هدیه کن!
برای گلدان اتاق خوابت، گلهای خوشبو بگیر!
در دفترچه ی روزانه ات بنویس:
تو قرار است از لحظاتی که میگذرد لذت ببری!
خلاصه که به خودت، به علایقت احترام بگذار!
میدانی چی
ﺎﺩﺷﺎﻫ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍ ﺍﻦﻪ ﻋﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎ ﻣﺨﻔﺮﺩ. ﺑﻌﻀ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺪﻤﺎﻥ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨ ﻣ ﺬﺷﺘﻨﺪ. ﺑﺴﺎﺭ ﻫﻢ ﻏﺮﻭﻟﻨﺪ ﻣ ﺮﺩﻧﺪﻪ ﺍﻦ ﻪ ﺷﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻪﻧﻈﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺣﺎﻢ ﺍﻦ ﺷﻬﺮ ﻋﺠﺐ ﻣﺮﺩ ﺑ ﻋﺮﺿﻪ ﺍ ﺍﺳﺖ ﻭ... ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻦ ﻫ ﺲ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺮ ﻧﻤﺩﺍﺷﺖ. ﻧﺰﺩ ﻏﺮﻭﺏ، ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻪ ﺸﺘﺶ ﺑﺎﺭ ﻣﻮﻩ ﻭﺳﺒ
خب!
میخوام تفسیر کنم توجه کنید  :دی
بچه که کار بدی میکنه بهش میگن برو تو اتاقت درم ببند! (البته باکلاسا و مایه دارا اینجورین ما رو اون زمان یه چیزی میگفتن که خودمون گریون میرفتیم تو اتاق)
چرا؟؟؟
چون به کارای بدش فکر کنه (اگه تو اتاقش سرگرمی نباشه البته!)
فکر کردن به کارای بدت باعث میشه بدونی مقصری.‌. وقتی میفهمی مقصری حالت بد میشه.. بعد هی کارای اشتباهت یادت میاد و هی بدتر میشی.. واسه همین تنهایی و زندان حال آدمارو بد میکنه چون باعث میشه هی کارای
  
شباهنگ جان دُردانه بیان ،  لطفا امان بده قبلی ها رو بخونیم بعد به رگبار ببند
از تو بعیده اصلا این شکلی پست ها رو قربانی کنی
باور کن من به زور تونستم ۶ تایی اول رو دست و پا شکسته بخونم :|:))
آفرین فرزندم ، آروم آروم بخدا هنوز عید نشده و نمیشه ؛)
ورزش کردن برای بچه ها میتواند برای تندرستی و خوشحالی روحی آنها بسیار مؤثر باشد. دنبال کردن یک رشته ورزشی از زمان بچگی میتواند باعث ترقی فرزند هم شود.
انجام دادن فعالیت های ورزشی گوناگون در زمان کودکی تأثیر مثبتی دارد که به شرح زیر است:1- جلوگیری از آسیب دیدگی به دلیل استفاده بیش از حد از یک عضو بدن2- لذت بردن از ورزش3- ارتباط با کودکان مختلف4- پذیرش مسئولیت‌های مختلف5- کمک به دست آوردن و حفظ وزن سالم6- افزایش تمرکز کودکان7- سلامت قلبی عروقی را بهب
باید یادت بمونه کسی که فکر میکردی عشقته چی گفت بهت.
یادت بمونه از نظر عشقت یه آشغالی 
هزاران بار گفت آشغال . به تو گفت
تا حرف زدی گفت آشغال خفه شو 
ببند دهنتو
دیدی چیا بهت میگفت الان چیا میگه 
به جای اینکه اون چیزهای مشترک باهاش و مقدس بدونی باید فقط به خودت کمک کنی که فراموششون کنی. 
فراموش کن چیا بهت گذشت. 
فراموش کن 
همه چی 
خودشو 
خوبیاشو 
چشماشو 
یادشون افتادی به اینکه براش آشغالی فکر کن و تحمل کن. 
تو براش فقط یه آشغالی
یه دروغگو
میگه بهش
همه می پرسند
چیست در زمزمه مبهم آبچیست در همهمه دلکش برگچیست در بازی آن ابر سپیدروی این آبی آرام بلندکه ترا می برداینگونه به ژرفای خیالچیست در خلوت خاموش کبوترهاچیست در کوشش بی حاصل موجچیست در خندهء جامکه تو چندین ساعتمات و مبهوت به آن می نگرینه به ابرنه به آبنه به برگنه به این آبی آرام بلندنه به این خلوت خاموش کبوترهانه به این آتش سوزنده کهلغزیده به جاممن به این جمله نمی اندیشممن مناجات درختان را هنگام سحررقص عطر گل یخ را با بادنفس پاک شقا
طوری نزی که مرگ تو رامش خانه شود
حضور زنده ات اوج عذاب کسانو حفظ حُرمتَت اصل و پایه نباشد، احترام توعین ریا و ترس وی از جناب خداوجود اهل خانه مملو درداحترام ضرور، همه رایشکنجه ی سخت کرد ...!
تا کی غرور تو قاتل عقل و شعورتا کی تو اهل دخالت و زورزبان حکم تو نیش زننده چو زنبور
بیا و لب به حقِ دینِ نداشته، ببندخداشناس نِه ای - (تو خود خدای خودی) -دهان گُنده ببند و کُنده مباشآتش نفرت بیش به اهل خانه مپاشبرای اهل خانه ی خویشسکوت کن و مایه ی زجر و هبوط،نم
 
 
حواست باشه اگر در دوران بحران به چیزی یا کسی وابسته شدی، عادتش می‌تونه ویرانگر باشه. 
 گاهی یک لحن، یک احساس یا حتی پیام‌هایی که هر روز تکرار می‌شن و با خونسردی ازشون می‌گذری، وابسته‌‌َت می‌کنن.
 چنان وابسته‌َت می‌کنن که گیر می‌افتی.  
حتی در دوران رهایی از بحران، گیر می‌افتی و این همون خودفریبی‌ست. 
این که خیال می‌کنی اون‌ها نجات‌دهنده بوده‌ن. 
شاید اینطوری باشه و شاید هم نه...
 می‌دونی که من آدمِ حکم قطعی دادن نیستم، اما حواس
حالا«اگر پنجره‌های طبقه دوم باز است ببند! » چی میشه؟⠀ .⠀ .⠀ نکته: دقت کنید در ترکیبات اضافی،پسوند متصل به کلمه دوم، تابع شخصیت کلمه‌ی اوله و در سوال تست قبل هم چون «ائو یا «خانه» متعلق به «بیزیم «ما » است باید پسوند متصلش ضمیر متصل مناسب «بیز» باشد یعنی «ایمیز» Bizim evimiz نکته ۲: هنوز به پسوند «ki» نرسیدیم! .⠀ . #آذربایجان #ترکی_آذربایجانی #آموزش_ترکی
(Feed generated with FetchRSS)http://bit.ly/2SrzrpN
#آموزش_نوین_و_استاندارد_ترکی_آذربایجانی@turkce_faAzarilearn.blog.ir
مشاهده مطلب
بهار پشت زمستان بهار پشت بهاردلم گرفت از این گردش و از این تکرارنفس کشیدن وقتی که استخوان به گلونگاه کردن وقتی که در نگاهت خاراگر به شهر روی طعنه های رهگذراناگر به خانه بمانی غم در و دیوارنمانده است تو را در کنار همراهیکه دوستان تو را میخرند با دینارنه دوستان؛ صفحاتی ز هم پراکندهکه جمع کردنشان در کنار هم دشواربه صبرشان که بخوانی به جنگ مشتاق اندبه جنگشان که بخوانی نشسته اند کنارتو از رعیت خود بیمناکی و همه جارعیت است که تشویش دارد از دربار
امروز با ببری افتادی دنبالم که ببی( ببری)مامانو بیوره(بخوره)، منم با شوق و ذوق تو می دویدم و نوی خونه دنبالم می دویدی و می خندیدیم. یهو وقتی نشسته بودم اومدی از پشت بغلم کردی گفتی مامانی دوستت دارم
خوش تر از اون حال تابحال نداشتم از دوست داشتن و دوست داشته شدن
برای تو عشق من به تو وقتی تماما قابل درک خواهد شد که مادر شده باشی
به حق این شب عزیز از این ماه عزیز و به حق این بارون رحمت خدا داره می باره، از خدا میخوام التماس کنم که بزرگوارت کنه، خالصت
 ناله ی گربه ها روشنیدین چطوریه ؟ اینطوریه که اولش یه صدا در میارن بعد که نگاهشون میکنی هیچ گونه بازخوردی ندارن بعد بیشتر توجه میکنی دیگه شروع میکنن هی ناله ناله بعد یه جیغم میزنن از یک نواختی در بیان بعد باز ناله ناله در اخرم که میبینن هیچ بخاری ازت بلند نمیشه جوری به زمینو زمان میزنن خودشو وحشی بازی در میارن که میگی باششششه خیل خب اصلا هرچی تو بگی ://  پشت رلم تو بشین :// فقط غنچه مبارکتو ببند ://
بعضی آدم هام همینطوری ان تا میتونید ازشون دوری
از در میاد تو دستشو مشت کرده میگه چشماتو ببند دستتو بده بهم درست وقتی که منتظری سوسک پلاستیکی تو دستش باشه یه دستبند خوشگل میذاره کف دستت و میگه برات از جشنواره کسب و کار مدرسه خریدم، این اولین باره که تنهایی خرید کرده برام با پولی که میتونست کلی خوراکی خوشمزه بخره... کی انقدر بزرگ شدی لعنتی؟ چجوری میشه عاشقت نبود چجوری میشه با اینکه نمیذاری محکم بغلت نکرد؟ چجوری میشه برق خوشحالی تو چشماتو دید و گریه نکرد؟ چجوری میشه نمرد برات وقتی میگی دیدم
انسان ها به اندازه شجاعت درونشان،بخشنده و به اندازه ترسی که درونشان است بی رحم هستند.
ملاک شجاعت بخشنده بودن است اما بخشنده بودن با احمق بودن تفاوت دارد.
 
 
 
/اگر یگ گرگ زخمی پیدا کردی اول دست و پایش را ببند،بعداً درمانش کن.
/...
اذان آخر
طبیبا وامکن زخم سَرَم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
طبیبا کار من از درمان گذشته
زد آتش زخم سر این پیکرم را
طبیبا نسخه ننویسی که باید
اجل برچیند امشب بسترم را
ببند آنگونه فرقم را که در قبر
نبیند فاطمه زخم سَرَم را
من آن یارم که شستم در دل شب
تن خونین تنها یاورم را
درود زندگی را گفتم آن روز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
در و دیوار مسجد هست شاهد
که من گفتم اذان آخرم را
 
ستاره
شب هایی که میترسم امشب کنار خواهرم بودم حالش بد شد من دیوانه شدم زنگ زدم به مادرم اومدن خونه بدنشون میلرزید بعد گفتن حالش که خیلی بد نیست یکم که گذشت به خودم اومدم من ترسیدم چون همه چیز رو دوباره دارم از دست میدم خواهرم دوباره حالش داره بد میشه از ایمان دورم و احساس خیلی بدی به این فاصله دارم خواهر کوچکترم داره به سن بلوغ میرسه و نمی دونم باید باهاش چکار کنم پدر و مادرم هر روز دارن شکسته تر میشن و من نمی دونم چطور باید با همه چیز کنار بیام احسا
یه سری ضرب المثل پیدا کردم .. عاللللی 
ضرب المثل شیرازی
---هی از توقوطی ش حرف در میاره
--- حیا با چیشه ، که گربه چیش ورو نداره
---پیشونی رو میبینی ، همه رو برق میگیره ،مارو چراغ نفتی
---هر خری یه بار پاش تو سوراخ میره
---برای یه دستمال دست ، قیصریه رو اتیش نمیزنن
---با ادم پدر دار جرت شد ، برو پشت بوم هوار بکش . با ادم بی پدر و مادر جرت شد ، برو تو پستو درو روخودت ببند
---قورباغه رو که زیاد رو بدی واست ابوعطا میخونه
---همچی راست راست راه میره انگو عصا قورت داد
برنامه های فوق جذاب تلویزیون در ماه مبارک رمضان، باعث شد بعد از سرچ دائمیِ شبکه ها مثل جوجه گردان، با شبکه ی "شما" آشنا بشم!! ممنون صدا و سیما!!
------------------
John: :)
SH: نخند جان!
John: وقتی میخواستی یکم با تلویزیون آشنا بشی هم، شانس نیاوردی!!
SH: شانس نیست! از همون اول هم یه چیزی میدونستم که پای این مسخره نمی نشستم!
John: روغن ریخته...؟!! :))
SH: ببند، جان!
یه روزهایی هست 
وقتی اسمون ابی رو نگاه میکنی همراه با ابرهای سفید و پنبه ای 
دلت میخواد میون این اسمون پرواز کنی و نفس عمیق بکشی 
با یه لبخند بزرگ وجود سرشار از نشاط خودتو نشون بدی
خلاصه دلت میخواد جیغ بزنی، بپری و این شادی رو با عالم و ادم قسمت کنی:)
یه روزهایی هم هست آسمون همون آسمونه
با همون ابرهای پنبه ای کوچولو کوچولو
ولی نه پای پریدن داری
نه پر پرواز
دیگه حتی یدونه تاپ تاپ قلبتم برات میشه یه کار سخت
ولی رفیق 
قسم به همون آسمون
قسم به  قلب
آدمها روز بروز برایم عجیب و غریب تر میشوند.
حجاب اجباری با بگیر و ببند و تنبیه را هیچ وقت درک نمیکنم.
چون که نتیجه نمیدهد.
سنت انبیا و اولیا و امامان ما هم همیشه بر اساس بالابردن معرفت و آگاهی و شعور جمعی بوده و با اجبار با این مسائل برخورد نکرده اند.
قصد دفاع کردن از دختر رقصنده را ندارم.
چون که خودش بهتر از هرکس دیگری میدانست که در کدام فضا و مملکتی چنین مشغولیتی را انتخاب کرده است و خودش میدانست که نتیجه علایقش بدون برخورد نخواهد بود.
به این ه
من به شخصه عاشق کریستوفر نولان هستم
ولی بنظرم زیاده روی میکنه
و اینم مثل فیلمای دیگه اش که تو رو وارد یه دایره میکنه که هر چی بهش فکر کنی تموم نمیشه و با اینکار مثلا میخواد خودشو گنده نشون بده و بگه من شاخم
ولی فیلمی که انتها نداشته باشه واقعا دلیل بر تبحر تو نیست
اینکه فقط سعی کنی بیننده رو گیج کنی و طرف چون نفهمید هیچی بگه واااااااااااااااااااااااااای طرف عجب کارگردان خفنیه
و خب ازون دسته فیلمایی که قدیمی میشن و بدرد همون سال 2006 میخوره این
من به شخصه عاشق کریستوفر نولان هستم
ولی بنظرم زیاده روی میکنه
و اینم مثل فیلمای دیگه اش که تو رو وارد یه دایره میکنه که هر چی بهش فکر کنی تموم نمیشه و با اینکار مثلا میخواد خودشو گنده نشون بده و بگه من شاخم
ولی فیلمی که انتها نداشته باشه واقعا دلیل بر تبحر تو نیست
اینکه فقط سعی کنی بیننده رو گیج کنی و طرف چون نفهمید هیچی بگه واااااااااااااااااااااااااای طرف عجب کارگردان خفنیه
و خب ازون دسته فیلمایی که قدیمی میشن و بدرد همون سال 2006 میخوره این
برخیز.
بارت را ببند،
و به دورترین نقطه از شهرت برو.
آنجا را که اثر از هیاهوی دنیا نیست،خوب بگرد،
و سعی کن دست و پای خداوند را بیابی
که به پایش بیافتی
و التماسش کنی و زار بزنی و بگویی:
ما از ادامه ی دنیا می ترسیم.
حال دنیا خوب نیست و زین پس نیز دیگر خوب نخواهد شد
مگر با آمدن آخرین بازمانده ات ...
 
آن سوی روزنه:
بفرما کجایی
حمایت از جمله چین
کمپین حمایت از سازنده جمله چین و روند ساخت
امروز در روند ساخت جمله چین به نتایجی رسیده ایم که ارزشمند هستند و نشان دهنده قدرت برنامه نویسی ایرانی است . با اینکه تماما انگلیسی می باشد اما ایرانی های فارسی زبان در زمینه برنامه نویسی پیشتازند . امیدوارم در این شرایطی که هم باید بیکدیگر کمک کنیم نرم افزار جمله چین من به شما کمک کرده باشد . امیدوار باشید که در نسخه های بعدی این نرم افزار شامل تحولات بسیاری می شود . من خودم به شخصه
من به عنوان یک زن، نمیگویم که میز آرایش نداشته باشی، اما میگویم حداقل از میز تحریرت بزرگ تر نباشد!نمیگویم لوازم آرایش نخر، اما میگویم حداقل کتاب هم بخر .من نمیگویم دل نبند، عاشق نشو ، به خاطر عشقت فداکاری نکن، بلکه میگویم عاشق خوب کسی شو . به کسی دل ببند که عشق را، این صمیمیت روحانی را خوب بفهمد و بشناسد.نمیگویم هر ماه رنگ موهایت را به روز نکن، اما یادت نرود دانش و سوادت را هم به روز کنی . مقاله بخوانی و بدانی در دنیا چه میگذرد .من نمیگویم کمدت پ
آزادی دو گام دارد، از بند خویش و از بند خلق. آن خلق هم از خویش است. پس آزادی یک زنجیر دارد و آن خویش است و باید گسست. پیام برای دل دردمند است، برای خلق نیست. خلق مذهب خویش دارد و آن مذاهب هواست. پیام خدا برای سالک دل است، برای آنکه در آستانه ایستاده و می‌خواهد داخل شود و جسارت دخول می‌طلبد. 
حقیقت در هیچ کتاب نیست، حقیقت در قلب است. سکوت در قلب است و صدا در قلب است. و خداوند می‌گوید: «کتابها را ببند و به سوی من تهوّر کن.» 
حلمی |‌ کتاب لامکان
موسیق
ساعت چهار شدو من نفهمیدم چجوری گذشت از اون موقع که گفتم میرم سر کار سه تا درست ده شش و هفت رو خوندم. دیگه از زبان احساس میکنم اشباع شدم اما برام مهمه که انجامش بدم. اصلا نرسیدم کتابمو بخونمو جلو ببرمش. حالا فقط درس هشت و نه مونده. نمیدونم چیکار کنم بشینم این دوتارو بخونم اول بعد کتاب یا استراحتمو کتاب بخونم بد اون حالا که ما با کتابامون حال میکنیم شد موقع امتحان زبان. اصلا امتحان چیه نمره چیه ادم اومده یادبگیره دیگه. بیخیال. حالا یکاریش میکنم. پ
آنزیم ها هم
جایگاهِ فعال دارند
یعنی با چیزی جز آن اصلِ کاری
جفت نمیشوند
جز آن را
نمیخواهند ...
حالا
تو هی از من بپرس :
چرا من؟!^_^
#مریم_قهرمانلو
{کاربر یک عدد دانشجوی مهندسی صنایع که داره رو پروژه ی کارشناسی که مربوط به داروسازی!! و مدل سازی ویروس و ... هست کار میکند}
پ.ن1:
نوشته بود وقتی با من حرف میزنی دهنتو ببند!
پ.ن2:
گر عدالتی برای
مردم وجود ندارد ،
اجازه نده آرامشی هم برای دولت وجود داشته باشه...
امیلیانو_زاپاتا
پ.ن3:
اینکه فکر میکنیم همه چی کار آمر
با این اوضاع فعلی هر روز یه خبری بهت میرسه. خوب یا بد. درست یا غلط. این پدیده نسبتاً نوظهوریه و شاید، شاید که نه، حتماً در سال های آینده، درباره این عصر و انفجار اطلاعاتش و تغییراتی که بر سر مغز آدم های این عصر آورد خواهند نوشت.
امّا اگر تو بخوای فراتر از عصرت زندگی کنی باید فکر کنی و راهتو خودت انتخاب کنی و نه سوار بر موج ها بشی. 
بنظر من باید راه رو معلوم و جدا کنی. از چی؟ از حواشی. از چیزهایی که بهت تلقین میشه که باید باهاشون درگیر باشی ولی در وا
زنان در هنگام خیانت شوهر، قبل از هر چیزی تصمیم به جدایی و طلاق می گیرند اما این تصمیم اغلب اجرایی نمی شود. برخورد مناسب در زمان کشف خیانت می تواند راه را بر تکرار خیانت ببند تا زخمی دیگر بر پیکر زندگی وارد نشود. در اینجا به بررسی رفتارهای مناسب با مردان خیانتکاری می پردازیم که انکار را کنار گذاشته و اشتباهات خود را پذیرفته اند.
ادامه مطلب
فرزندم سلام 
میدانم نوشتن این نامه کمی احمقانه به نظر میرسد چرا که هنوز نه تو زاده شده‌ای و نه من مقدمات زاده شدنت را فراهم کرده‌ام.حتی ممکن هست اصلا زاده نشوی.به هر حال این نامه برای توست فرزندم:
در ابتدا فرزندم باید بگویم که فرقی نداره پسر باشی یا دختر چرا که گونه بشر سر تا پا یک کرباسن اما بدان اگر دختر باشی بهتر است و اگر پسر باشی راحتتر خواهی زیست کمی.(ولی تو گوش نده سعی کن دختر بشی!)
فرزندم،مادرت(که هنوز هویت ش مشخص نیست)را هر روز صبح،ظهر
امشبی که‌ خانه‌ی موسی بن جعفر روشن است
آسمان عرش هم چندین برابر روشن است
بضعه‌ی طاهاست این مولود شیرین و ملیح
که به یُمنِ مَقدمش‌ چشم پیمبر روشن است
جلوه فرموده علی دوم از آل علی
بی‌گمان امشب دل اولادِ حیدر روشن است
چشم ظاهر را ببند و چشم باطن باز کن
تا ببینی پهنه‌ی گیتی سراسر روشن است
نورباران است صحن از همت خدام او
این‌حرم‌ این‌روزها یک جور دیگر روشن است
چشم‌های زائران را خوش نوازش می‌کند 
چون‌چراغ گنبدش با نور کوثر روشن است
در قیاس
حمایت از جمله چین
کمپین حمایت از سازنده جمله چین و روند ساخت
امروز در روند ساخت جمله چین به نتایجی رسیده ایم که ارزشمند هستند و نشان دهنده قدرت برنامه نویسی ایرانی است . با اینکه تماما انگلیسی می باشد اما ایرانی های فارسی زبان در زمینه برنامه نویسی پیشتازند . امیدوارم در این شرایطی که هم باید بیکدیگر کمک کنیم نرم افزار جمله چین من به شما کمک کرده باشد . امیدوار باشید که در نسخه های بعدی این نرم افزار شامل تحولات بسیاری می شود . من خودم به شخصه
 


هندل موتور سیکلت
هندل موتور سیکلت قطعه ای فلزیست که بمنظور روشن کردن موتور سیکلت های غیر استارتی بکار میرود
طریقه کارکرد هندل موتور سیکلت بدین صورت است که با استفاده از ایجاد جرقه در سرشمع باعث ایجاد احتراق در انجین موتور سیکلت میشود و موتور سیکلت را روشن میکند.
هندل موتور سیکلت بایستی استحکام کافی را در برابر خم شدن و شکستگی داشته باشد. عمده مشکل هندل موتور سیکلت های درون بازار این است که در قسمت اتصال به گیج هندل، دچار هرزی میشود.
هند
سپهر تصادف کرد. من نرسیدم کتابم را تمام کنم. 
هول فردا برم داشته. همه مان صحیح سالمیم. من خوابالودم. ایده ای ندارم که کی قرار است کتاب را تمام کنم. 
نسترن با سپهر شوخی کرد که دم در بابت تصادفت دعوا شده. شوخی ناپسندی بود. سپهر ناراحت شد. نسترن ناراحت شد که سپهر ناراحت شده. 
من هیچوقت جنبه شوخی را نداشتم! خوابالودم و هنوز بیش از نیمی از یک کتاب چهارصد صفحه ای روی دستم مانده. اگر شوخی مسخره نسترن نبود، یلدای بدی نمیشد. 
خاطرم هست که باید از پنج شنبه پ
احسان محمدی فاضل: دیگر دوبشکم خدا رحمتش را جاری می کند یا در بسته ای در این جهان گذاشته که برداریم حال بعضی دسترسی بهتری دارند یا توانایی بیشتری از آن برداشت می کنند و برای خود و مردم بهینه استفاده می کنند و برخی نه بر خود می خواهد نه دیگری.
حالِ این روزهای ایران اینگونه است، دیگر غیرمستقیم نه بلکه در چشمان زل میزنند و می گویند اگر می خواهید بهتر زندگی کنیدبروید همانجاهایی که بهتر زندگی می کنند. غبطه می خورم به مردمی که حکمرانانشان حتی برای ت
احسان محمدی فاضل: دیگر دوبشکم خدا رحمتش را جاری می کند یا در بسته ای در این جهان گذاشته که برداریم حال بعضی دسترسی بهتری دارند یا توانایی بیشتری از آن برداشت می کنند و برای خود و مردم بهینه استفاده می کنند و برخی نه بر خود می خواهد نه دیگری.
حالِ این روزهای ایران اینگونه است، دیگر غیرمستقیم نه بلکه در چشمان زل میزنند و می گویند اگر می خواهید بهتر زندگی کنیدبروید همانجاهایی که بهتر زندگی می کنند. غبطه می خورم به مردمی که حکمرانانشان حتی برای ت
فوتبال و حواشی آن 
روزگاری نه چندان  دور در زمین های فوتبال مردم درکنار هم به تماشای فوتبال می نشستند  باهم کری  میخواندند  
خبری از بگیر، ببند، حیا کن رها کن، سنگ اندازی، فحاشی   و دشنام نبود!!!!
نهایت  همان شعارهای منشوری درمواردی علیه داور بود!! 
و دراین اواخر داور دقت کن  بود!!   
امروزه  به کجا رسیدیم که تماشاگر از راه نرسیده  و بازی شروع نشده 
مسابقه فحاشی وپرتاب سنگ شروع میشه 
چه عواملی دراین کار دخیل هستند؟
چه عواملی  مانع برگزاری یک
شمس تبریزی به دورت هیچ کس هشیار نیست
کافر و مؤمن خراب و زاهد و خمار مست
 
اون کسی که از وضعیت انتقاد میکنه لزوماً کسی نیست که میخواسته کاری بکنه و بخاطر این وضعیت نتونسته...
اون کسی که میگه میخوام کاری بکنم لزوماً کسی نیست که واقعاً دغدغه مند هست...
از هیچ کس بت نساز...
چشمات رو ببند و عاشقانه تلاش کن
عاشق باش
عاشق میخنده، عاشق حالش خوبه، عاشق حرفهای منفی رو نمیشنوه و البته حرف مثبت الکی خوشحال کننده رو هم
 
نه خبرهای خوب خیلی خوشحالت کنه نه خبرای
چندروزی بود که متوجّه شدم شیرِ آبِ توالت انبار چکه می کنه اون هم نه چکه ی کم بلکه یکم از کم بیشتر! دلم می سوخت ولی لوازم ساختمانی نزدیکمون نبود که پیاده برم بگیرم. ماشین هم بود البته، امّا درگیریِ کار اصلا بهم فرصت نمی داد برم مغزیِ شیر آب بگیرم (شما بگو تنبلی و دیگر هیچ). دوستم رفت بیرون و بهش چندبار تاکید کردم که وقتی خواستی برگردی حتما یه مغزی هم بگیر. رفت و برگشت منم درگیر کار بودم فقط ازش پرسیدم خریدی؟ گفت نه توی مسیر نبود که بخرم. یکم دلخور
مَردم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه 
و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مردم خیلی مهمه که تو 
چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست
او از زمانی کِ یادم است به من پرُ بال نمیداد، بلکه خودش پرُ بالِ من بوده است،
همیشه بخشی از وجودم خودِ او بوده است،
بخشی از من از او و برای او رشد یافته است،
هر بار چشم همه بِ دهانِ من باشد، نگاهِ او تمام مدت ستایش گر و تحسین کننده است،
اما جایی در ناخودآگاهِ من انگار از با صدای او چیزی متفاوت از تحسین می شنود؛
انگار کِ با فریاد معروفش بگوید "بِ تو چِ ربطی دارد؟ دهنت رو ببند "
نه...
تا امروز کِ نگفته بود
ولی شاید من هر بار این جمله را می شنوم!
امروز
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
 
 
چشماتو ببند...
چند لحظه آرامش...
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
چه فرقی می‌کند....؟
صدای چکه کردن قطرات آب در سینک ظرفشویی یا صدای بارانِ پاییزی؟
وقتی معشوقه‌ای نباشد...
برای همراهیِ خیس انگیز این هوای دلبرانه...!
که پایش را بکوبد بر چاله هایی که پر آب شده اند
و تمام تن‌ات را خیسِ باران کند
کاملا که خیس شدی...
وقت بازگشت به خانه است
وقتِ تانگو رقصیدن
با موزیکِ نفس های پی در پی...
در اتاقِ تاریکی که پرده‌هایش کشیده شده
و بویِ عود بندِ افکارت را شٌل کرده!
ادغامِ خیسیِ عرقِ داغِ تَن با آبِ سردِ چاله هایِ خیابان!
چ
بدون ترس به قلب منِ شکار بزن
گلایه نیست، ولی تیغِ آشکار بزن
اگر چه قلب من است این، هنوز خانه‌ی توست
برای خانه‌ی ویران خویش زار بزن
سر مزار نشستی مگر که گریه کنی؟!
بایست بر سر آوار من هوار بزن
غباری از من خاکستری به جا مانده
مرا از آینه‌ی روشنت کنار بزن
چهار فصل درختی که سوخت پاییز است
برای هیزمی‌ام کم دم از بهار بزن
درخت نیستم اینک عمود اعدامم
طناب را به گلویم ببند و دار بزن
برای مرهم این زخم، زخمه را بردار
و پا به پای من و گریه‌ام سه تار بزن

متن اهنگ باراد به نام آرامش
دور تو گشتم نباشه دور تو به جز من چشماتو ببند تا دل همه ی شهرو ندزدندیوونه ی دیوونگی چشمای نازت میرقصی و میرقصه ببین دل ما به سازتآخه مگه میشه اینجوری بشم پابند تو ای جان میریزه قلبم با یه لبخند توجونم واسه توئه قلب تو برای من عشقم ببین عاشق شدی با صدای منآرامش قلب منی میشه باهام حرف بزنی منو دیوونه کنی دلو از جاش بکنیعشقت فقط مال منه چشات چی داره مگه دیوونه نگات میشم که همه جوره دنبال منهدور بشی از من میمیرم اینا خ
متن آهنگ اخماتو وا کن بهنام بانی
نه نمیشه از تو دست کشید و بدون تو نفس کشید و نمیشه بی تو زندگی کردمگه کسی هست با عشقشم بتونه بد شه از این همه علاقه رد شه نمیشه آخه بچگی کردمگه دسته توئه دیوونه دیگه اخماتو واکن منو عشقم صدا کن توی چشمام نگاه کندیوونه دیگه دارم هواتو دلم آرومه با تو نبینم گریه هاتودیوونه دیگه اخماتو واکن منو عشقم صدا کن دیوونه دیگه دارم هواتو دلم آرومه با تو نبینم گریه هاتو فقط یادت نره شدی عشق کسی که از همه عاشق ترهاینو یادت ن
دسر مرکبات با عسل و نعنا
یکی
از خوشمزه ترین مواردی که با استفاده از عسل تهیه می شود، دسرهایی است که
با عسل طبیعی تهیه می شوند. دسر مرکبات با عسل و نعنا از جمله دسرهای عسلی
است که طعم خوشمزه و خواص فوق العاده ای دارد. این دسر در کاهش فشار خون نقش موثری داشته و انرژی شما را در طول روز افزایش می دهد.
در تهیه این دسر از پرتقال و گریپ فروت استفاده می شود. هر دو این میوه ها
خواص فوق العاده زیادی دارند که در کنار عسل و نعنا می توانند خاصیت
فراوانی را ب
پرتغال و ایران
در طول تاریخ روابط ایران و پرتغال به حدود 400 تا 500 سال قبل باز می گردد. زمانی که پرتغالی ها به عنوان اولین استعمارگران  غرب به سمت هند و خلیج فارس روانه شدند. پرتغالی ها اولین بار نام ایران یا پارس را در همان زمان شنیدند و با لشکر کشی به خلیج فارس، موفق شدند هرمز را اشغال کنند.  پرودی کوویل ها در سال 1498 اهمیت جزیره هرمز را برای کشور خود تفسیر کرد و آلبوکرک در سال 1507 موفق به اشغال هرمز شد.
تا سال 1622 پرتغالی ها در جزیره هرمز به گسترش
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


Lights will guide you home
and ignite your bones
I WILL TRY TO FIX YOU
Read My Youth Began With Him Light Novel :
Seven years ago, after she broke up with him, he disappeared without a trace.
Now, he reappeared on the eve of her wedding, sparing no means in obtaining her hand in marriage…
With a certificate of marriage, he bound her to him, to win her heart again
But around the genius more and more flies start showing up…
Mrs Huo – composed, sharp-tongued, out of this world and freakishly smart.
Mr Qin – wife-spoiler to no end and a complete “slave” to his wife and daughter
Quality love story, one on one. You are welcome to get hooked on this story with us.
 
 NEW CHAPTERS
 

Chapter 29097 hours ago

Chapter 29087 hours ago

Chapter 29077 hours ago

Chapter 29067 hours ago

Chapter 29057 hours ago

Chapter 29047 hours ago

Chapter 29037 hours
دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان

الهی! «بهشت» آرزوی زاهدان و نعمت از دست‌رفتهٔ کافران است، اما خوشا آنان که بهشتشان تو هستی و در زمزمه‌های عاشقانه‌شان از تو، جز تو طلب نمی‌کنند.سالک از تو غیر تو هرگز نخواستدادن این، نی غریب از کان جودمعبودا! قرآن را نامهٔ تو به انسان می‌دانم و چه دل‌انگیز است خواندن نامهٔ معشوقی که خود عاشقی خیرخواه است. در دیدگانم نور معرفت قرار ده تا در میان خطوط نامه‌ات، ببیند آنچه را که باید ببیند، بشناسد «صراط مستقی
این جا را می بینید؟ روز هایی برایم یادآوری تند تند حاضر شدن در مدرسه و با وسواس خودم را در آینه نگاه کردن بود. یادآوری قدم های تند و تپش تندتر قلبم در مسیر 3 دقیقه ای مدرسه به نیک روان. اما حال از این مسیر که می گذرم یاد دو سه شنبه ی بارانی میفتم که تمام تلاشم را می کنم تمام کارهایم را تا قبل 3 تمام کنم که به نیک روان برسم ولی نمی رسم و 3 از بچه ها خداحافظی می کنم و می گویم که بر می گردم. و بعد اینکه کارم تمام شد این مسیر را دوباره به سمت مدرسه بر می گر
یادم رفته نوشتنو. اینکه بنویسم از چیزایی که نمی‌تونم بگمشون. می‌دونی؟ زندگی سخته و اینکه نتونی از سختی‌ش بگی، سختترش می‌کنه. سه هفته‌ست که سیگار نکشیدم. هیچی. باورت می‌شه؟ سه هفته! که قول داده‌ای و داده‌ام قوی باشیم. که قول داده‌ای و داده‌ام.. ولی سخت است! می‌دونی چجوریه که ساعت چارصب دلت بخواد قولِ سه‌هفته‌ایتو بشکونی؟ وقتی نمی‌تونم حرف بزنم چی باید بگم دیگه تو ادامه‌ی این کلمه‌ها؟ از روزی بگم که کسی که به عنوان یه دوست روش حساب کرد
مدتی است هر وبلاگ یا استوری را که باز می کنم می بینم هر کس بنا بر اعتقاد و دانش و خرد و فرهنگ و تفکر سیاسی و....پست های متعدد درباره حوادث اخیر گذاشته است .اکثرا مطالب هم با نوعی نامیدی و یاس مطلق به آینده همراه است.
ماشالله بساط فحش و ناسزا و دری و وری هم پر رونق و بستن کامنتها تنها گزینه برای رهایی از این فحش خوردن!
پرویز پرستویی از ترس مهاجمان کامنتهایش رابسته است الا یکی که ظاهرا نمی توانسته آن را ببند .در همان پست از مردم خواهش کرده بودم قبل ق
322-
1- ویژگی های منفی و مثبت من که تاکنون از این متون دریافتید؟
2- توصیه شما به من در هر زمینه ای که دوست دارید...
3- هر چیزی در مورد من می خواید بدونید توی همین پست بپرسید؟
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
که آدمایِ دنیایِ تویِ آیینه‌ها، نام نجات‌دهنده‌شونو از کی می‌پرسن؟ که نجات دهنده، مرده است؟ که ما تویِ کدوم آیینه زندگی می‌کنیم که هنوز که هنوزه نتونستیم خودمونو نجات بدیم؟ که بعدش چی می‌شه؟ کی می‌دونه کِی قراره بشکنه این آیینه‌ای که ما توشیم؟ چشم بستیم رویِ آینده. که اونقدر آیینه اینجاست که دیگه نمی‌دونم تصویرِ تویِ کدوم آیینه منم و کجایِ این همه سوالم. که ”من در شب‌ها و روزهای شما زندانی بودم و دَری می‌جستم به شب‌ها و روزهایِ بزر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
الحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
الحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
الحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
مومن خودت را قوی کن :
      چرا ؟  به خاطر زندگی خوب در دنیا
--- چطوری ؛
اول به خودت بیا
دوم با خدای مهربان دو
   JIKJIK,PISHI              انجمن ادبیات داستانی دریچه کلیک کنید}{}{}{}{ 
 رشت تن پوش زرد خزان به تن دارد ، وباغ بزرگ هلو در خط خمیده ی گذر امین الضرب به خواب فرو رفته ، پسرکی در همسایگی بنام شین ، میگفت ؛ غروب های خزان خورده ی ایام در دلش بشکه های هجران عشق بهار را جابجا میکنند ، اما نمیدانم کدام بهار را میگفت!?... بهار رفته بر باد تقویم چهار برگ دیواری را?.. یا بهار جفای مهربانی که نرفته از یادش را ...? 
لباسهایم را پوشیدم، آنقدر لاغر شده بودم كه در تنم مى ر
دانلود آهنگ باراد آرامش
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * آرامش * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , باراد باشید.
دانلود آهنگ باراد به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Barad called Aramesh With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ باراد به نام آرامش
دور تو گشتم نباشه دور تو به جز من چشماتو ببند تا دل همه ی شهرو ندزدندیوونه ی دیوونگی چشمای نازت میرقصی و میرقصه ببین دل ما به سازتآخه مگه میشه اینجوری
دانلود آهنگ باراد آرامش
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * آرامش * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , باراد باشید.
دانلود آهنگ باراد به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Barad called Aramesh With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ باراد به نام آرامش
دور تو گشتم نباشه دور تو به جز من چشماتو ببند تا دل همه ی شهرو ندزدندیوونه ی دیوونگی چشمای نازت میرقصی و میرقصه ببین دل ما به سازتآخه مگه میشه اینجوری
۹۸.۰۷.۱۸اتوبوس جلوی یک حسینیه ایستاد و مسئول گروه گفت سریع نماز را بخوانید و بیایید چون معلوم نیست چه وقتی به نجف برسیم. همه سریع وضو گرفتند و به نماز ایستادند. وقتی نماز دوم هم تمام شد چند برادر عراقی آمدند و تعارف کردند. سر سفره ی شامی که تدارک دیده بودند. مسئول گروه گفت اگر دعوتشان را رد کنیم خوب نیست ...بدون سر و صدا و شلوغ بازی پذیرایی کردند و هر کس هر چه میخواست برایش فراهم میکردند.یاد شب تاسوعا افتادم و هیئتی که رفته بودم. جوانی با یک کیف ک
امروز هم نوبت سی تی دارم و هم هسته ای. من چکار کنم که زورم به این جماعیت نمیرسه؟! تو این گرونی!! 
+ یک دوستی آلمان زندگی میکنه. پارسال بعد از مدت ها باهاش حرف میزدم ت  تلگرام. اون تازه رفته بود اونجا. حالمو پرسید و بدون وقفه ادامه داد که اگه دارویی خواستی بگو من اینجا برات تهیه میکنم میفرستم! و من با نیش تا بناگوش باز شده گفتم که من خوبه خوب شدم . 
ولی حالا... فک کنم دیر یا زود باید مزاحمش بشم. و فک کنم با این اوضاع از اونجا داروهامو تهیه کنم حتی از لح
  امروز اتفاق خیلی جالبی افتاد که تصمیم گرفتم برای شما هم بنویسمش 
  جونم براتون بگه که وقتی ذهنم متن جدیدی رو  پرت میکنه تو این دنیا من هم زود زود می برم میزارم کف دست دوستانم که نظر بدن پیشنهاد بدن اگه شد یک کم نقد کنند و ازاین حرفا 
 امروز هم ازهمین روزابود بااین تفاوت که یکی ازدوستانم گفت صبرکن ببینم دختر این چیه این چی چیه من هم گفتم متن جدیده لطفا نقد کن 
 که ای کاش دستم می شکست و پام قلم میشد و کمر ذهنم کج میشد و نمی گفتم 
القصه 
  گفت چه
بخند که تنها چیزی که ازت برامون مونده عکساته.بخند بذار هرکی که نگاه میکنه فکرکنه حال دلت از خودت بهتره.بزار هیچکی صدای گریه های شبونتو پشت تلفن با دختری که همه دنیاش موندی نشنوه.پاشو پنجره رو ببند،اگه کسی هم نیست من بهت میگم؛پنجره رو ببند ؛پنجره رو باز کن؛پاشو آشغالا رو ببر دم در،اه چقدر میخوابی پاشو نگات کنم یکم چشای سیاتو ببینم که دارن میخندن.ده چرا صدأت میلرزه،مگه تو نبودی که میگفتی به اینده فکر کنم و امید داشته باشم گفتی به بچه ای فکر کن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها